سرمایه ام در معاملات زمینگیر است

My capital islocked up in land

اتومبیل ما در گل گیر کرده بود

Our car was stuck in the mud

وسط باران گیر کردیم

We were caught in the rain / rainstorm

کلید در قفل در گیر کرد

The key stuck in the door lock

هر طور لازم باشد (ایجاب کند ، صلاح باشد)

As deemed necessary


ایران نما | inama منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تابلوسازی به شیوه های تابلو چلنیوم - تابلو برجسته - تابلو استیل حسابداری آتلانتیـــس تخفیف ویژه بهترین سایت جواهرات و زیورآلات دکوریکور ایرونی مد | مدل لباس و الگوی لباس