گند چیزی را بالا آوردن. 

To foul up something. To make a mess of it

گند کار درآمدن. گندکاری کردن

The fat is in the fire. There was a hell of a stink

طرف گد زد به هرچه استاد دانشگاه است

As a university professor his performance stank

آدم گندی است. آدم گند دماغی است.

He is a real stinker. He is a rotten fellow


ایران نما | inama منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مدرسه پیشرو تهرانپارس ارزان کده کوکیما دانلود رایگان EXP 5000 فروش فلزیاب | 09100061386 to the moon and never back???? معرفی کالا یادداشتهای یک خبرنگار ساوجی