این لباس به تنش گریه میکند
She looks pathetic in that dress
گریه کنان نزد من آمد
She came to me weeping and crying
گز نکرده (بررسی و نگاه) پاره نکن
Look before you leap
خیابانها را گز کردن (بیکار و ول گشتن)
To tramp the streets
گز نکرده پاره کردن (بدون بررسی)
To act rashly / on impulse
ایران نما | inama منبع
درباره این سایت