لوتی خور شدن
To be frittered away
لوتی بازی درآوردن
To behave / act like a ruffian. To beard the lion in his den
جلوی لوتی معلق زدن
To teach grandma to suck eggs
بداخلاق است ولی ضمنا خیلی لوتی است. (دست و دلباز ، با صدق و صفا)
He is ill tempered / bad tempered, but is quite big hearted
ایران نما | inama لوتی منبع
درباره این سایت