لابد انتظار داری که لقمه را بجوند و دهانت بگذارند

Perhaps you are waiting for the plums to fall into your mouth

لقمه را از دور سر توی دهان گذاشتن

To do something the hard way

To do something in a roundabout way

روی انگشتانش لکه های رنگ بود

His fingers were stained with paint

آیا این جنس زود لک میافتد؟

Does this material stain easily?


ایران نما | inama منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تخفیف ویژه فقط برای امروز فروشگاه پیترپن اجناس فوق العاده رمان پولدار شو tarhvareh سایت قلعه و جنگ های صلیبی