از قرار معلوم.ظاهرا.اینطور که پیداست

Presumably.Indications are.Evidently.By the look of it.It is understood that

 

از کجا معلوم که زنده نباشد

For all we know he may be living

 

برایمان کاملا معلوم است که.

We know it for a cat that

 

دروغش معلوم شد

It was clear that she had lied


ایران نما | inama معلوم ,that منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تیکتاکرز آژانس مسافرتی قصران گشت ستاره دانلود | دانلود فیلم و غیره نسوز پارس فروشگاه اینترنتی دیجی کالا پرده بازار قصه شب شیراز طرح|طراحی سایت|طراحی چت روم|shztarh|طراحی شیراز