عمری را با نگرانی گذراندن

To pass a lifetime with worries

امتحانی را گذراندن (قبول شدن)

To get a pass

از حد گذراندن (شورش را درآوردن)

To go too far. To exceed the limit. To overextend oneself

چیزی را از نظر کسی گذراندن

To bring something to someones attention

به خودش اصلا بد نمیگذراند.

She looks after number one. She does herself well


ایران نما | inama گذراندن منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یوکار عشق و دوستی پاک لاو موزیک دانلود آهنگ جدید - Download New Music علوم تجربی ساعت مچي ست رولکس سواچ رادو کاسیو گوچی پسرانه مردانه 2019 گل سنگ دانستی های حوزه املاک